جدول جو
جدول جو

معنی سره بویین - جستجوی لغت در جدول جو

سره بویین
یکسان شدن، برابر شدن، بی حساب شدن، تسویه حساب کردن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ویران شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
روان و نرم شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
آغشته شدن، کج شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
بی اندازه ناراحت شدن، از کوره در رفتن
فرهنگ گویش مازندرانی
روییدن سبز شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
پر و لبریز شدن آب، سرریز کردن آب از ظرف
فرهنگ گویش مازندرانی
رو شدن، برملا شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
گذشتن، رد شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
کوفته شدن بدن
فرهنگ گویش مازندرانی
دیر شدن، از وقت گذشتن
فرهنگ گویش مازندرانی
چیره شدن، بیماری و زخمی که بر انسان چیره شود و با درمان
فرهنگ گویش مازندرانی
سردرگم شدن، درهم و برهم
فرهنگ گویش مازندرانی
پرت شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
به سر رسیدن، به پایان آمدن، سیر شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
فراهم شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
خیس شدن به واسطه ی عرق بدن
فرهنگ گویش مازندرانی
سست شدن، انصراف در کار یا تصمیمی، تردید داشتن
فرهنگ گویش مازندرانی
از گرسنگی سست شدن، زیاد منتظر ماندن
فرهنگ گویش مازندرانی
سرازیر شدن، واژگون شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
بسیار لاغر و نزار شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
خرد شدن، ریز شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
خفه شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
همواره شدن زمین آبخیز
فرهنگ گویش مازندرانی
شکایت کردن شاکی شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
کنفت شدن، شرمسار شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
برتر بودن و برتری یافتن
فرهنگ گویش مازندرانی